یـا امیر المومنین حیدر کرار (ع
بسم رب الشهید هر کسی_لایق_شهادت_نیست هر کسی_لایق_شهادت_نیست هرکسی_لایق_شهادت_نیست هر کسی_لایق_شهادت_نیست هر کسی_لایق_شهادت_نیست هر کسی_لایق_شهادت_نیست هر کسی_لایق_شهادت_نیست هر کسی_لایق_شهادت_نیست هر کسی_لایق_شهادت_نیست هر کسی_لایق_شهادت_نیست هر کسی_لایق_شهادت_نیست هر کسی_لایق_شهادت_نیست هر کسی_لایق_شهادت_نیست هر کسی_لایق_شهادت_نیست هر کسی_لایق_شهادت_نیست هر کسی_لایق_شهادت_نیست هر کسی_لایق_شهادت_نیست هنوز این کوچه ها این کوچه ها بوی پدر دارد اللهم عجل لولیک الفرج برای رهبرم آقا جان ..... عاشقی درد سری بود، نمیدانستیم ... حاصلش خون جگری بود، نمیدانستیم نبودی ،... سحر طول کشید .... چرا او قائم آل محمد ناميده شد؟ فرزند رسول خدا ! مگر شما ائمه، همه قائم به حق نيستيد؟ قائم ناميده شده است؟ شهادت رسيد، فرشتگان آسمان به درگاه خداوند متعال ناليدند و گريستند و عرض کردند: پروردگارا ! آيا کسى را که برگزيده ترين خلق تو را به قتل رسانده است به حال خود وا مى گذارى؟ به عزّت و جلالم سوگند! از آنها انتقام خواهم کشيد، هر چند بعد از گذشت زمانى باشد. که وارثان امامت بودند، به آنها نشان داد. ملائکه از ديدن اين صحنه بسيار مسرور شدند. حق تعالى فرمود: به وسيله اين قائم از آنها انتقام خواهم گرفت). منبع :بحارالانوار جلد ۵۱ صفحه ۲۹ علل الشرایع صفحه۱۶۰ حاج آقا دولابی ره اﮔﺮ ﯾﮏ ﺷﺨﺺ غنی که ﺑﻪ او اﻃﻤﯿﻨﺎن و اﻋﺘﻤﺎد داري، ﺑﺮاي ﻫﻤﻪ ي ﮐﺴﺮي و ﮐﻤﺒﻮد ﻫﺎي دنیوی و اﺧﺮوی ات ﻣﻦ ﻫﺴﺘﻢ . ﻟﺬاﺳﺖ ﮐﻪ ﻓﺮﻣﻮد: امیرالمومنین امام علی علیه السلام فرمودند: آنها را به گورشان حمل كردند، بى آن كه بر مركبى سوار باشند، آنان را در قبر فرود آوردند بى آن كه خود فرود آيند. چنان از ياد رفتند که گويا از آباد كنندگان دنيا نبودند و آخرت همواره خانه شان بود، آن چه را وطن خود مىدانستند از آن رميدند و از آنجا كه مى رميدند، آرام گرفتند. و از چيزهايى كه با آنها مشغول بودند جدا شدند، و آنجا را كه سرانجامشان بود ضايع كردند. اكنون نه قدرت دارند از اعمال زشت خود دورى كنند، و نه مى توانند عمل نيكى بر نيكى هاى خود بيفزايند، به دنيايى انس گرفتند كه مغرورشان كرد، چون به آن اطمينان داشتند سرانجام مغلوبشان نمود. بي حسينم به چه کار آيدم اين باغ بهشت دوش در عالم رويا به بهشتم بردن یا نشانم بدهید آن صنم بی کفنم حسنات انسان باید یاد بگیرد با تلخیها خوب برخورد کند. هیچوقت نعمتهایی که خدا داده قابل مقایسه با سختیهای دنیا نیست. وقتی خودمان را به بلندای ابدیت نگاه کنیم دادهها و ندادههای خدا همه با نگاه ابدی درست درمیآید. خداوند ما را بینهایت آفریده و نمیتوانیم خودمان را از تولد تا مرگ تعریف کنیم. زندگانی اگر ارزش دارد به این دلیل است که ما با نظام ابدی سروکار داریم. مثل دوران رحمی. از اولین شروط فهم قرآن، یقین به آخرت است. کسی که خودش را با نگاه ابدی نمیبیند و دوست ندارد تمام قدرهایش غلط از آب درمیآید. «و إنّا إنشاءالله بکم لاحقون» «و یستبشرون الذین یلحقون بهم» بدانیم که ما مال دنیا نیستیم، مال خداییم و به نزد خدا برمیگردیم. متأسفانه خیلی ضعیف و بچهگانه زندگی میکنیم. خداوند یک ابدیت را پیش روی ما قرار داده است. با عشق به آخرت، همه دنیا برای انسان لذتبخش است. پیامبر صلوات الله علیه فرمودند: تفریح امت من جهاد است. اصحاب عاشورا که جدیترین و مقدسترین آدمها بودند شب عاشورا شوخی میکردند. حضرت زینب سلام الله علیها چون آخرت را میدیدند همه این مصیبتها را زیبایی دیدند. ابدیت که در میان باشد، بلاکشی امتیاز است. مسابقه در فداکاری و ایثار است. مسابقه در بهرهمند نشدن است. امیرالمؤمنین علیه السلام بیشترین تولید اقتصادی وکمترین بهرهبرداری را داشتند. خداوند ما را به بلندای ابدیت دوست دارد و به بلندای ابدیت رب ماست. «سبحان ربی الأعلی و بحمده» خداوند که رب ماست هرچه میخواهد و برای ما درنظر میگیرد به نفع ماست. خداوند برای کافر هم که تصمیمگیری میکند به نفع او میخواهد. خداوند در تمام صحنههای زندگی در کنار ماست. در مقابل ما نیست. یک خدای عظیم چهقدر آرامبخش است. با چنین خدایی مشقت و سختیهای دنیا راحت تحمل و سپری میشود. اما وقتی شیطان حمله میکند آب را گل آلود میکند. تا زمانی که تو خدا، آخرت، مرگ و ابدیت را نبینی تا همه چیز را با مقیاس و هنجارهای دنیا اندازه گیری کنید. این احمقانه ترین تصمیم است که انسان در مقابل حوادث ناراحت شود و داد و فریاد کند. قرآن میفرماید: نجوی از شیطان است تا مؤمنین را غمگین کند. هروقت فکری شما را غمگین کرد که مربوط به آخرت نیست، این فکر شیطانی است. «إنّ اشد الناس ....»؛ حقیقت این است که پرشدتترین مردم از نظر بلا، انبیاء بودند. یک وقت انسان میگوید: خدایا سختیها را بهخاطر تو تحمل میکنم. یک وقت هم میگوید: من اصلاً سختی نمیبینم «و ما رأیت الا جمیلا» «صراط الذین انعمت علیهم»؛ خداوند ۴ دسته رفیق به انسان معرفی میکند: انبیاء، شهداء، صدیقین، صالحین. اینها کسانی بودند که سختی را لذت و زیبایی می دیدند. شهداء در شادی وصولشان و قهقهه مستانهشان عند ربهم یرزقوناند. از بین ۴ دسته رفیقی که خدا برای ما معرفی میکند، شهدا نزدیکتریناند. صحنه زندگی آنها دست نخورده باقی است. به شهدا میگوییم؛ خداوند به مودت شما دین را به ما یاد داده است. اگر مودت شما نبود ما بلد نبودیم خوراک ابدی و زندگی ابدی یعنی چه؟ عشق به مودت شما، ما را آخرتی کرد. شهید هیچ کاری با گناهان و تاریکی های ما ندارد. در دعای وداع امام رضا علیه السلام خداحافظی نیست. ۳ تا سلام است. ۲ تا قرار ملاقات است. خدایا تو دل امام رضا علیه السلام را نرم کن تا پیش تو شفاعت مرا نماید. فکر نکن دل امام رضا علیه السلام از من مهربان تر است. من دلشان را نرم کردم. این خداست که زندگی در مملکتش باخت ندارد. این خداست که هیچوقت در کار کردن برای او شکست و تلخیها معنا ندارد. امام صادق علیه السلام فرمودند: خدای مهربان ما فرمودند: به خاطر چند لحظه اضطرابی که برای بندهام در دنیا پیش آمد، گناهان آن روزش را پاک میکنم. بد است ما شکایت زندگیمان را پیش خدا ببریم و یا برای دیگران تعریف کنیم. اینکه مؤمن غمش در دلش است و خندهاش در چهره اش برای همین است. اگر به کسی بگویی دوستت باشد، ناراحت میشود و اگر دشمنت باشد، خوشحال میشود. کسی که با خدا احساس بدبختی به او دست بدهد خدا را کوچک کرده است. ما باید اعتقاد، ایمان و یقین مان را بالا ببریم تا به شادی، آرامش و انبساط دست پیدا کنیم. حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله همراه حاجیان حجة الوداع به منطقه غدیر خم رسیدند. حضرت امر فرمود که منبری از جهاز اشتران فراهم سازند. سپس خطبه ای طولانی ایراد فرمودند . در آغاز سخن حمد و سپاس خدا را کرده و می فرماید ... الحمد لله الذى علا فى توحده، و دنا فى تفرده، و جل فى سلطانه، و عظم فى اركانه، و احاط بكل شئ علما و هو فى مكانه، و قهر جمیع الخلق بقدرته و برهانه. « حمد و ستایش پرودگاری را سزاست که درعظمت، یکتا و در وحدانیت، بی همتا است. سلطنت او با عظمت و دراداره امورخلایق مقتدر و به همه مخلوقات دانا و در همه جا حاضر و ناظر و قدرت او برهمه موجودات غالب است.» و قد ضمن لى تبارك و تعالى العصمة، و هو الله الكافى الكریم، فاوحى الى: بسم الله الرحمن الرحیم (یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیك من ربك) فى على - یعنى فى الخلافة لعلى بن ابى طالب علیه السلام (و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمك من الناس) (المائدة،67). معاشر الناس! ما قصرت فى تبلیغ ما انزل الله تعالى الى و انا مبین لكم سبب نزول هذه الآیة، ان جبرئیل علیه السلام هبط الى مرارا ثلاثا یأمرنى عن السلام ربى - و هو السلام - ان اقوم فى هذا المشهد فاعلم كل ابیض و اسود ان على بن ابىطالب علیه السلام اخى و وصیى و خلیفتى، و الامام من بعدى، الذى محله منى محل هارون من موسى الّا انه لا نبى بعدى، و هو ولیكم بعد الله و رسوله، و قد انزل الله تبارك و تعالى علىَّ بذلك آیة من كتابه: (انما ولیكم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزكاة و هم راكعون) (المائدة، 55). و على بن ابیطالب علیه السلام ، اقام الصلاة و آتى الزكاة و هو راكع یرید الله عز و جل فى كل حال. "معبودی جزاو نیست او به من اعلام فرموده که اگر نرسانم آنچه وحی شده ، تبلیغ رسالت نکرده ام و خداوند ضمانت نموده که مرا حفظ فرماید و خداوند بزرگ برای حفظ من کافی است." (سوره مائده آیه 67) خداوند بر من وحی فرستاده است، به نام خداوند بخشنده مهربان، ای پیغمبر برسان آنچه را که فرستاده شد به سوی تو از پروردگارت و اگر انجام ندهی تبلیغ رسالت نکرده ای و خداوند تو را از شر مردم حفظ خواهد نمود. ای مردم در ابلاغ آنچه برمن وحی شده کوتاهی نکرده ام و برا ی شما سبب نزول این آیه را بیان می نمایم. جبرئیل علیه السلام سه بار بر من نازل شد و سلام پروردگار را به من ابلاغ نمود و مرا مأمور نمود که در این محل بایستم و آنچه را وحی آورده به شما ابلاغ نمایم . تا بر هر سفید و سیاه اعلام کنم که علی بن ابیطالب برادر من و وصی من و جانشین من و امام بعد از من است و مقام او نسبت به من مانند مقام هارون نسبت به موسی است. جز آن که پیغمبری بعد از من نخواهد آمد و او بعد از من رسول و پیشوا بر شماست و این فرمان را خداوند تبارک و تعالی صادر فرموده است. این آیه از کتاب خداست. این است و جز این نیست . ولـّی شما، خدا و رسول او هستند و آنان که ایمان آورده اند و اقامه نماز می نمایند و در حال رکوع زکات می دهند . و علی بن ابیطالب اقامه نماز نمود و در حال رکوع زکات داد و او در هر حال رضای پروردگار را می جوید.» ... معاشر الناس! ان الله قد نصبه لكم ولیا و اماما مفترضا طاعته على المهاجرین و الانصار و على التابعین لهم باحسان، و على البادى و الحاضر و على الاعجمى و العربى، و الحر و المملوك، و الصغیر و الكبیر، و على الابیض و الاسود، و على كل موحد، ماض حكمه، جائز قوله، نافذ امره، ملعون من خالفه، مرحوم من تبعه، و من صدقه فقد غفر الله له و لمن سمع منه و اطاع له. « ای مردم آگاه باشید که خداوند علی را سرپرست و پیشوا بر شما قرار داده و اطاعت او را بر مهاجر و انصار و همه مردم واجب فرموده است ، شهری و بیابانی ، عرب و عجم ،بنده و آزاد ، کوچک و بزرگ ، سفید و سیاه ، هر که خدا را می پرستد باید فرمان علی را اطاعت کند ، گفتار او را تصدیق نماید و امر او را انجام دهد. محروم از رحمت حق است کسی که مخالفت کند، مشمول رحمت پروردگار است کسی که از او پیروی نماید، مؤمن است کسی که او را به این سمت تصدیق نماید . کسانی که از او اطاعت کنند و فرمان او برند خداوند آنها را می آمرزد . » معاشر الناس! ما من علم الّا و قد احصاه الله فى ، و كل علم علمت فقد احصیته فى امام المتقین ، و ما من علم الا علمته علیا ، و هو الامام المبین . معاشر الناس ! لا تضلوا عنه و لا تنفروا منه ، و لا تستكبروا من ولایته ، فهو الذى یهدى الى الحق و یعمل به و یزهق الباطل و ینهى عنه ، و لا تاخذه فى الله لومة لائم، ثم انه اول من امن بالله و رسوله ، و [هو] الذى فدى رسوله بنفسه و [هو] الذى كان مع رسول الله و لا احد یعبد الله مع رسوله من الرجال غیره . « ای مردم هیچ علمی نیست مگر آن که خداوند آن را به من آموخت و هر دانشی که به من آموخته شد من آن را به علی پیشوای پرهیزکاران آموختم و او پیشوای بزرگ و آشکار شماست. ای مردم مبادا علی را تنها بگذارید و از او دوری کنید و از پیشوائی او سرپیچی نموده و تکبر نمائید او تنها کسی است که شما را به سوی حق رهبری می نماید و به حق عمل می کند و باطل را محو می نماید و شما را از آن باز می دارد و از ملامتِ ملامت کنندگان در راه خدا بیمی ندارد.» معاشر الناس! ان علیا و الطیبین من ولدى هم الثقل الاصغر، و القرآن هو الثقل الاكبر ، فكل واحد منبىءُ عن صاحبه و موافق له ، لن یفترقا حتى یردا على الحوض ، هم امناء الله فى خلقه و حكامه فى ارضه. الا و قد ادیت ، الا و قد بلغت ، الا و قد اسمعت ، الا و قد اوضحت ، الا و ان الله عز و جل قال و انا قلت عن الله عز و جل ، الا انه لیس امیرالمؤمنین غیر اخى هذا ، و لا تحل امرة المؤمنین بعدى لاحد غیره. (ثم ضرب بیده الى عضده فرفعه ، و كان منذ اول ما صعد رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم شال علیا حتى صارت رجلاه مع ركبة رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم ، ثم قال : معاشر الناس! هذا على اخیى و وصیى و واعى علمى و خلیفتى على امتى و على تفسیر كتاب الله عز و جل. « ای مردم بدانید علی و پاکان از اولاد من ، سنگینی کوچکتر و قرآن ، سنگینی بزرگتر است و هر کدام از آنها خبر دهنده یکدیگرند و مطابقت با هم دارند و هرگز ازهم جدا نخواهند شد تا در قیامت بر من وارد شوند . ای مردم علی و پاکان از اولاد من امین خداوند در میان مردم هستند و آنها فرمانروا در زمین می باشند. آگاه باشید که من امر رسالت را ادا کردم ، آگاه باشید که آنچه باید برسانم رساندم، آگاه باشید که محققاً به شما شنواندم، آگاه باشید که بر شما آشکار نمودم ، آگاه باشید که خداوند عزوجل فرمود و من هم از جانب پروردگار تبارک و تعالی گفتم . آگاه باشید که امیرالمؤمنین غیر از برادرم علی نیست و این منصب بعد از من بر احدی غیر از علی نخواهد بود . ( آنگاه بازوی علی (ع) را گرفت و بلند نمود و به حدی بالا برد که پاهای علی (ع) محاذی زانوی پیغمبر ( ص) قرار گرفت و فرمود: ای مردم این علی برادر من و وصی من و مخزن دانش من و جانشین من برامت و مفسر کتاب خداوند عزوجل می باشد .» « بار الها دوست بدار هر که علی را دوست بدارد، دشمن بدارهر که علی را دشمن بدارد ، دور گردان از رحمت خود آنهائی که انکار کن پیشوائی او را غضب فرما بر کسانی که غصب کنند حق او را . » الا انه لا یبغض علیا الا شقى و لا یتولا علیا الا تقى و لا یؤمن به الا مؤمن مخلص . «آگاه باشید که دشمنی با علی نمی کند مگر کسیکه بدبخت است و دوستی با او نمی ورزد مگر کسیکه پرهیزکار است و ایمان به او نمی آورد مگر کسیکه ایمان او خالص باشد.» معاشر الناس ! اَلا و انى منذر و على هاد . معاشر الناس ! انى نبى و على وصیى . « ای مردم بدانید من ترساننده هستم و علی راهنماست. ای مردم من پیامبر هستم و علی جانشین من است . » معاشر الناس! قد بینت لكم و افهمتكم، و هذا على یفهمكم بعدى. الا و انى عند انقضاء خطبتى ادعوكم الى مصافقتى على بیعته و الاقرار به ، ثم مصافقته من بعدى. الا و انى بایعت الله و على قد بایعنى ، و انا آخذكم بالبیعة له عن الله عز و جل : (فمن نكث فانما ینكث على نفسه) (الفتح ، 10). « ای مردم آنچه لازم بود برای شما روشن نمودم و به شما فهماندم و بعد از من علی آنچه لازم باشد به شما می فهماند. ای مردم پس از آنکه خطبه من پایان یافت شما را به دست دادن و بیعت با علی دعوت می نمایم و بعد از آنکه من با اوبیعت نمودم شما با او بیعت نمایید و به او تبریک گوئید. آگاه باشید من با خداوند عهد و پیمان بسته ام و علی با من بیعت نموده است و من از طرف خداوند عزوجل از شما برای علی بیعت می گیرم. (پس هر که عهد شکنی کند ضرر آن برخود اوست .)» سوره فتح آیه10 www.tebyan.net فدک هدیه پیامبر(ص) به حضرت زهرا(س) فدک سرزمین آباد وحاصل خیزی بود که در نزدیکی « خیبر » قرار داشت . و فاصله آن با مدینه در حدود 140 کیلو متر بود ، که پس از دژ های خیبر ، نقطه اتکای یهودیان حجاز به شمار می رفت . سرزمین فدک تا سال هفتم هجری در دست یهودیان بود و از درآمد آن امرار معاش می کردند . اما در همین سال بود که یهودیان قلعه های خیبر پیمان شکنی کردند ، که در پی آن جنگی بین آنها و مسلمانان در گرفت . سپاه اسلام پس از آنکه یهودیان را در «خیبر» و «وادی القری» و «تیما» در هم شکست ، و خلئی را که در شمال مدینه احساس می کرد با نیروی نظامی اسلام پر نمود . برای پایان دادن به قدرت های یهود در این سرزمین که برای اسلام و مسلمانان کانون خطر و تحریک بر ضد اسلام به شمار می رفتند _ سفیری به نام «محیط» پیش سران فدک فرستاد . «یوشع بن نون» که ریاست منطقه را بر عهده داشت ، صلح و تسلیم را بر نبرد ترجیح داد و تعهد کرد که نیمی از فدک را در اختیار پیامبر قرار دهد و از این پس زیر لوای اسلام زندگی کند . سرزمین هایی که در اسلام به وسیله جنگ و قدرت نظامی گرفته می شود متعلق به عموم مسلمانان است و اداره آن به دست فرمانروای اسلام می باشد ، ولی سرزمینی که بدون هجوم نظامی و اعزام نیرو به دست مسلمانان می افتد مربوط به شخص پیامبر و امام پس از وی می باشد و اختیار این نوع سرزمین ها با اختیار اوست . می تواند آن را ببخشد ، می تواند اجاره بدهد. یکی از آن موارد اینست که از این املاک و اموال نیازمندی های مشروع نزدیکان خود را به شکل آبرومندی بر طرف سازد . روی این اساس پیامبر «فدک» را به دختر گرامی خود حضرت زهرا (س) بخشید . منظور از بخشیدن این ملک چنانچه که قرائن گواهی می دهد دو چیز است : 1 : زمامداری مسلمانان پس از در گذشت پیامبر اسلام طبق تصریح مکرّر پیامبر با امیر مومنان بود و چنین مقام و منصبی به هزینه سنگینی نیاز دارد . علی (ع) برای حفظ این مقام و منصب می توانست از درآمد این سرزمین حداکثر استفاده را ببرد. 2 : دودمان پیامبر که فرد کامل آن یگانه دختر وی و نور دیدگانش حضرت حسن و حسین (ع) بود باید پس از فوت پیامبر به صورت آبرومندی زندگی کنند . برای این هدف پیامبر «فدک» را به دخترش بخشید . محدثان و مفسران شیعه و گروهی از دانشمندان سنی می نویسند : وقتی آیه « وَ ءَاتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ وَ الْمِسكِينَ وَ ابْنَ السبِيلِ وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذِيراً» (سوره اسرا /26 ) نازل گردید پیامبر دختر خود فاطمه را خواست و فدک را به وی واگذار نمود . ناقل این مطلب ابو سعید خدری است که یکی از صحابه بزرگ رسول خدا می باشد. همه مفسران شیعه و سنی قبول دارند که این آیه در حق نزدیکان و خویشاوندان پیامبر نازل گردیده و دختر وی روشن ترین مصداق «ذی القربی» است . یک جمله زیبا ازامير المومنين علی (ع) کفن سفید اما ترساننده است.. و کعبه سیاه اما محبوب و دوست داشنتی است.. انسان به اخلاقش هست نه به مظهرش.. قبل ازاینکه سرت را بالا ببری و نداشته هات را به پیش الله گلایه کنی.. نظری به پایین بینداز و داشته هات را شاکر باش، انسان بزرگ نمیشود جز به وسیله ی فكرش، شریف نمیشود، جز به واسطه ی رفتارش و قابل احترام نمیگردد، جز به سبب اعمال نیكش...... شکاف دیوار کعبه و تلاش وهابی ها در مخفی نمودن آن اکنون در اين عکس ببينيد که چگونه اين قسمت مرمت شده تا معجزه الهي تولد و عظمت علي عليه السلام را بپوشانند در اين عکس انواع ديگري از مرمت را در سالي ديگري مي بينيد که سنگي مختلف از سنگ اصلي کعبه استفاده شده است. به رنگ سنگ و ميخ ها توجه کنيد در اينجا مسلمانان را مي بينيم که به اين جايگاه بزرگ تبرک ميجويند و اظهار ارادت به حضرت اميرالمومنين (ع) ميکنند سالهاي ديگر و مرمتي ديگر ونوع جديدي از سنگها با رنگهاي مختلف را مي بينيد براي پنهان کردن اين معجزه حق همانگونه که مي بينيد در اينجا ميخ هاي آهني و بسيار بلند و محکم نيز بکار رفته تا مانع از ترک خوردن سنگ ها شود درنهايت هم پرده کعبه روي ديوارها کشيده مي شود تا اثري از تعميرات نمايان نگردد منبع: سايت 13 رجب www.valiasr-aj. com فرمایشات آیتالله بهجت قدسسره سؤال: آيا ممكن است اين بلاهاى وارده از باب عقوبت و كيفر گناهان نباشد، بلكه به جهت ترفيع درجات و از باب « أَلْبَلآءُ لِلْوِلاءِ. »(1)؛ (بلا، براى دوستى است.) باشد؟ جواب: براى اهل ولاء مطلب روشن است، هرچه بيشتر مبتلا گردند، يقينشان زيادتر مى شود. در هر حال، از سوى حضرت امام زمان ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ـ زياد سفارش شده و اصرار شده كه در اين زمانه و زمينه، دعاى فرج بسيار خوانده شود.(3) 1.به اين مضمون: اصول كافى، ج2، ص109، 252 و 253؛ وسائل الشيعة، ج3، ص252، روايت 3553؛ ص263، روايت 3593؛ ج12، ص175، روايت 16002. 2.اختصاص، ص 75؛ بحار الانوار، ج 42، ص 130 ـ 133. 3.بحار الانوار، ج52، ص92؛ ج53، ص180؛ احتجاج، ج2، ص469 و... «محمد بن جعفر بن ابی طالب» فرزند جعفر طیار، برادرزاده علی ابن ابی طالب و همسر امکلثوم دختر علی ابن ابی طالب ، و یکی از فرماندهان سپاه عمر در حمله اعراب به ایران بوده است. وی در حبشه و در زمانی که گروهی از مسلمانان به دستور محمد عبدالله و به ریاست جعفر بن ابیطالب، هجرت کرده بودند، متولد شد.محمد عبدالله بعد از کشته شدن جعفر به اسماء بنت عمیس که مادر محمد بود، گفت: «غم مخور که من ولی ایشان در دنیا و آخرت هستم» و گفت: «محمد شبیه عمویم، ابوطالب است.» محمد بن جعفر طیار، در صدر اسلام در تهاجم به ایران حاضر شد و در جنگ شوشتر زخم برداشت و بر اثر همان زخم در هفت کیلومتری شهرستان دزفول، کشته و به خاک سپرده شد. آرامگاه محمد بن جعفر طیار در دزفول به وی منتسب است. بنای این بقعه ظاهراً در عصر امیر تیمور گورکانی و پسرش شاهرخ میرزا ساخته در دوره صفویه و بعد از آن چند بار تجدید بنا شد و اکنون در فهرست آثار میراث فرهنگی به ثبت رسید. بسم الله الرحمن الرحیم روايات متواترى وارد شده كه فاطمه بنت اسد اميرمؤمنان على بن ابى طالب (ع) را در داخل كعبه به دنيا آورده است . جهت اطلاع به اين آدرس رجوع کنيد ثانيا:اين نقطه شکاف در حقيقت همان مکاني است که ديوار باز شد و حضرت فاطمه مادر حضرت علي عليهما السلام وارد آن شدند و الا کعبه چندين با تخريب شده و دوباره بازسازي شده است لذا شکافتن ديوار به اين اندازه کوچک نبوده که اشکال شود چطور از اين جاي کوچک مي شود رد شد!! بلکه اين ترک کوچک محل شکاف را نشان مي دهد نه اندازه را لذا برخي از حجاج که به آن نقطعه مورد نظر دقت کرده اند مي گويند که آن محل با سيمان و مصالح ديگر مانند ميخ پوشانده شده است تا آن ترک ديده نشوداما به عنوان نمونه روايتي را ذکر مي کنيم تا براي شما روش شود که ديوار کعبه شکافته شد و حضرت فاطمه وارد آن شد: حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُوسَى الدَّقَّاقُ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ الْأَسَدِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ يَزِيدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنْ ثَابِتِ بْنِ دِينَارٍ عَنْ سَعِيدِ بْنِ جُبَيْرٍ قَالَ قَالَ يَزِيدُ بْنُ قَعْنَبٍ كُنْتُ جَالِساً مَعَ الْعَبَّاسِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَ فَرِيقٍ مِنْ عَبْدِ الْعُزَّى بِإِزَاءِ بَيْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ إِذْ أَقْبَلَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ أَسَدٍ أُمُّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ كَانَتْ حَامِلَةً بِهِ لِتِسْعَةِ أَشْهُرٍ وَ قَدْ أَخَذَهَا الطَّلْقُ فَقَالَتْ رَبِّ إِنِّي مُؤْمِنَةٌ بِكَ وَ بِمَا جَاءَ مِنْ عِنْدِكَ مِنْ رُسُلٍ وَ كُتُبٍ وَ إِنِّي مُصَدِّقَةٌ بِكَلَامِ جَدِّي إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلِ ع وَ أَنَّهُ بَنَى الْبَيْتَ الْعَتِيقَ فَبِحَقِّ الَّذِي بَنَى هَذَا الْبَيْتَ- وَ بِحَقِّ الْمَوْلُودِ الَّذِي فِي بَطْنِي لَمَّا يَسَّرْتَ عَلَيَّ وِلَادَتِي قَالَ يَزِيدُ بْنُ قَعْنَبٍ فَرَأَيْنَا الْبَيْتَ وَ قَدِ انْفَتَحَ عَنْ ظَهْرِهِ وَ دَخَلَتْ فَاطِمَةُ فِيهِ وَ غَابَتْ عَنْ أَبْصَارِنَا وَ الْتَزَقَ الْحَائِطُ فَرُمْنَا أَنْ يَنْفَتِحَ لَنَا قُفْلُ الْبَابِ فَلَمْ يَنْفَتِحْ فَعَلِمْنَا أَنَّ ذَلِكَ أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ثُمَّ خَرَجَتْ بَعْدَ الرَّابِعِ وَ بِيَدِهَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع ثُمَ قَالَتْ إِنِّي فُضِّلْتُ عَلَى مَنْ تَقَدَّمَنِي مِنَ النِّسَاءِ لِأَنَّ آسِيَةَ بِنْتَ مُزَاحِمٍ عَبَدَتِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً فِي مَوْضِعٍ لَا يُحِبُّ أَنْ يُعْبَدَ اللَّهُ فِيهِ إِلَّا اضْطِرَاراً وَ أَنَّ مَرْيَمَ بِنْتَ عِمْرَانَ هَزَّتِ النَّخْلَةَ الْيَابِسَةَ بِيَدِهَا حَتَّى أَكَلَتْ مِنْهَا رُطَباً جَنِيًّا وَ أَنِّي دَخَلْتُ بَيْتَ اللَّهِ الْحَرَامَ فَأَكَلْتُ مِنْ ثِمَارِ الْجَنَّةِ وَ أَوْرَاقِهَا فَلَمَّا أَرَدْتُ أَنْ أَخْرُجَ هَتَفَ بِي هَاتِفٌ يَا فَاطِمَةُ سَمِّيهِ عَلِيّاً فَهُوَ عَلِيٌّ وَ اللَّهُ الْعَلِيُّ الْأَعْلَى يَقُولُ إِنِّي شَقَقْتُ اسْمَهُ مِنِ اسْمِي وَ أَدَّبْتُهُ بِأَدَبِي وَ وَقَفْتُهُ عَلَى غَامِضِ عِلْمِي وَ هُوَ الَّذِي يَكْسِرُ الْأَصْنَامَ فِي بَيْتِي وَ هُوَ الَّذِي يُؤَذِّنُ فَوْقَ ظَهْرِ بَيْتِي وَ يُقَدِّسُنِي وَ يُمَجِّدُنِي فَطُوبَى لِمَنْ أَحَبَّهُ وَ أَطَاعَهُ وَ وَيْلٌ لِمَنْ أَبْغَضَهُ وَ عَصَاهُ. يزيد بن قعنب گويد من با عباس بن عبد المطلب و جمعى از عبد العزى برابر خانه كعبه نشسته بوديم كه فاطمه بنت اسد مادر امير المؤمنين (ع) كه نه ماه باو آبستن بود آمد و درد زائيدن داشت گفت خدايا من بتو ايمان دارم و بدان چه از نزد تو آمده است از رسولان و كتابها مؤمنم و بسخن جدم ابراهيم خليل تصديق دارم و او است كه اين بيت عتيق را ساخته بحق آنكه اين خانه را ساخته و بحق مولودى كه در شكم من است ولادت را بر من آسان كن، يزيد بن قعنب گويد ما بچشم خود ديديم كه خانه از پشت شكافت و فاطمه بدرون آن رفت و از ديده ما نهان شد و ديوار بهم آمد و خواستيم قفل در خانه را بگشائيم گشوده نشد و دانستيم كه اين امر از طرف خداى عز و جل است و پس ازچهار روز بيرون آمد و امير المؤمنين را در دست داشت و سپس گفت من بر همه زنان گذشته فضيلت دارم زيرا آسيه بنت مزاحم خدا را بنهانى پرستيد در آنجا كه خوب نبود پرستش خدا جز از روى ناچارى و مريم دختر عمران نخل خشك را بدست خود جنبانيد تا از آن خرماى تازه چيد و خورد و من در خانه محترم خدا وارد شدم و از ميوه بهشت و بار و برگش خوردم و چون خواستم بيرون آيم يك هاتفى آواز داد اى فاطمه نامش را على بگذار كه او على است و خداى اعلى ميفرمايد من نام او را از نام خود گرفتم و بادب خود تاديبش نمودم و غامض علم خود را به او آموختم و اوست كه بتها را در خانه من مي شكند و او است كه در بام خانهام اذان ميگويد و مرا تقديس و تمجيد ميكند خوشا بر كسى كه او را دوست دارد و فرمان بردار و بدا بر كسى كه او را دشمن دارد و نافرمانى كند و صلى اللَّه على نبينا محمد و آله الطيبين الطاهرين. ابن بابويه، محمد بن على، الأمالي (للصدوق)، 1جلد، كتابچى - تهران، چاپ: ششم، 1376ش ص 132 تصاویر محل ضربت خوردن امام علی (ع) در مسجد کوفه عبدالرحمن بن ملجم مرادی همراه با شبیب بن بجره اشجعی در سحرگاه شب نوزدهم ماه مبارک رمضان در مسجد کوفه کمین کرد و هنگامی که امیرالمؤمنین(ع) سر بر سجده نهاد، شمشیر زهرآگین خود را فرود آورد، در این هنگام حضرت علی(ع) در محراب مسجد افتاد و فرمود: «بسم الله و بالله و علی ملّة رسول الله فزت و ربّ الکعبه» سوگند به خدای کعبه که رستگار شدم. امام(ع) در حالی که خون از سر و صورت شریفش جاری بود، فرمود: «هذا ما وعدنا الله و رسوله»، این همان وعدهای است که خداوند متعال و رسولش به من دادهاند، در این زمان چون امام توان برگزاری نماز جماعت را نداشت، به امام حسن(ع) فرمود نماز را ادامه دهد و خود نشسته نماز را اقامه کرد. نقل شده است که جبرئیل در میان آسمان و زمین ندا داد و گفت: «تهدّمت والله ارکان الهدی وانطمست أعلام التّقی وانفصمت العروه الوثقی قُتل ابن عمّ المصطفی قُتل الوصیّ المجتبی قُتل علیّ المرتضی قَتَله أشقی الْأشقیاء» سوگند به خدا که ارکان هدایت در هم شکست و ستارههای دانش نبوت تاریک و نشانههای پرهیزکاری بر طرف شد و عروه الوثقی الهی گسیخته شد، زیرا پسر عموی رسول خدا(ص) شهید شد، سید الاوصیا و علی مرتضی به شهادت رسید، وی را سیاه بختترین اشقیاء به شهادت رسانید. farsnews.com یا حار همدان من یمت یرنی من مومن او منافق قبلا
اول کار
یک روایت بگویم از شخصی
قالَ رزمنده ای که جا مانده :
به خداوندی خدا سوگند
به زمینی که آفریده قسم
زیر این آسمان چرخ کبود
بچه بازی که نیست دادنِ جان
جگری همچو شیر میخواهد
منِ بی عرضه ادعا دارم
نیمه شب / مستند / روایت فتح
آلیاژِ صدای آوینی !
با همان لحن خاص میفرمود :
به دوکوهه رسیدم و دیدم
روی دیوار یادگاری بود
خیره شد چشم من به این جمله :
حرف من را مجیدِ پازوکی
در تفحص نشاند، بر کرسی
پیکرش روی مین تلاوت کرد :
دستغیب و سعیدِ طوقانی
مدنی و حسینِ فهمیده
نه به سنِ کم است نه ریشِ سفید
سابقه جای خود ، خمینی (ره) گفت :
که ملاک_حال_فعلی_فرد است
طیّب و شاهرخ نمونه ی آن
به اسیری که آمده گفتند :
ای مهاجر بگو ز احوالت
با دلی خون و چشم گریان گفت :
سرِ قبری خبرنگاری گفت:
اکبرت رفت ، خودت که جانبازی
پدر آن شهید پاسخ داد :
بین فرزندهای یک خانه
هر گلی دارد عطری و امّا
مادر یک شهید میداند
چشم فرزند یک شهید افتاد
جلوی مدرسه به باباها
بهر تسکین درد خود میگفت
دشت سمسور و محسنِ سیفی
دهلران دست احمدِ گلبان
حاجیان رفت تا بگوید که
خنده های شفیعی و عبدی
در کفن آتشی به جانها زد
معنی رفتنش فقط این بود
شهرک غرب/فتنه گر/خودرو
یک بسیجی کف زمین له شد
سال هشتاد و هشت فهمیدیم
روح پاک علی خلیلی شاد
خون ز رگهای غیرتش پاشید
غرق خون مثل مرد ثابت کرد
کاروانِ مدافعان حرم
چشم امید من به سوی شماست
آه ، یادم نبود این نکته :
مرز مردن و شهادت، خون نیست، خود است ..
التماس دعا
نگاه روشن ما ریشه در باغ سحر دارد
هنوز ای مهربان در ماتمت هر تار، جان من
نیستان در نیستان زخمه های شعله ور دارد
نمی گویم تو پایان بهاری بعد تو امّا
بهار عیش ما لبخند از خون جگر دارد
اگر خورشید رفت این آسمان خورشید می زاید
اگر خورشید رفت این آسمان قرص قمر دارد
در این بازار عاشق تر کسی کز خود نمی گوید
همیشه مرد کم گو دردهای بیشتر دارد
مخواه از نا برادرها که یار و مونست باشند
عزیز مصر بودن یوسف من! درد سر دارد
دو روزی مهربانا غربت ما را تحمّل کن
می آید آن که از درد تمام ما خبر دارد
چند سالی یوسف از جرم زلیخا حبس شد ..
حبس مهدی از گناه ما هزاران ساله است ..
بهترین هدیه به امام زمان (عج)
ترک یک گناه است
التماس دعای فرج
اللّهُمَّ عَجِّل فِي فَرَجِ مَولاٰنٰا صاٰحِبَ الْزَّمٰان (عج)
یک نفر با خون خود در فکرحفظ سنگر است
یک نفر با علم خود درحال حفظ منبر است
نیست فرقی بین موشک با قلم وقتی هدف
پاسداری از نظام و انقلاب و کشور است
از دمشق و سامرا تا شام تا کرب و بلا
کل دنیا زیر پای بچه های حیدر است
وعده ان تنصرو الله خدا را دیده ایم
در نگاه رهبری که فکر فتح خیبر است
رهبری که همچو روح الله از نسل علی ست
رهبری که یادگار لاله های پرپر است
رهبری که میوزد بوی خمینی از تنش
رهبری که خار چشم دشمنان ابتر است
لحظه ای لب ترکند، شک نیست دنیا شاهد
صلح نه بلکه وقوع کربلایی دیگر است
ما نمی ترسیم از نیرنگ و تزویر خواص
رهبر ما دیده بان فتنه های " اکبر " است.
پر گرفتیم، ولی باز به دام افتادیم
شرط بی بال و پری بود نمیدانستیم
آسمان از تو خبر داشت، ولی ما از تو
سهممان بی خبری بود، نمیدانستیم
آب و جاروی در خانه مان شاهد بود
از تو بر ما گذری بود، نمیدانستیم
.......
این همه چشم براهی ، نگرانم کرده ...
عاشقی، درد سری بود ، نمیدانستیم
هیچکس تاب و تب چشم تو را درک نکرد
هیچکس اشک شب چشم تو را، درک نکرد
ما کجا درد کشیدیم به اندازه ی تو؟
روز و شب گریه ندیدیم، به اندازه ی تو
منتی بر سر ما هم بگذاری ، بد نیست
اندکی چشم برا هم بگذاری، بد نیست
نگرانم که پس از مردن من برگردی ........
پای تابوت، سر بردن من، برگردی ...
نکند منتظر مردن مایی، آقا ....
منتظرهات ،..... بمیرند، ... می آیی آقا؟
من شب جمعه قرار تو دلم میخواهد ...
صبح فرداش ، کنار تو ، دلم میخواهد .. عرض کردیم .....،
رفته بودی که بیایی،.... چقدر طول کشید .......
اللهم عجل لولیڪ الفرج
ابو حمزه ثمالى مى گويد:
از حضرت امام محمّد باقر (عليه السلام) پرسيدم:
فرمود: بلى!.
عرض کردم: پس چرا فقط امام زمان (عليه السلام)
حضرت فرمود: هنگامى که جدّم حسين بن على (عليهما السلام) به
خداوند متعال به آنها وحى فرستاد: آرام گيريد!
آنگاه پرده حجاب را کنار زده و فرزندان حسين (عليه السلام) را
يکى از آنها در حال قيام نماز مى خواند.
ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﻧﮕﺮان ﻧﺒﺎش و ﻏﺼﻪ ي ﺑﺪﻫﯽ ﻫﺎﯾﺖ را ﻧﺨﻮر،
ﺧﯿﺎﻟﺖ راﺣﺖ ﺑﺎﺷﺪ، ﻣﻦ ﻫﺴﺘﻢ؛
ﺑﺒﯿﻦ اﯾﻦ ﺣﺮف او ﭼﻘـﺪر ﺑﻪ ﺗﻮ آراﻣﺶ ﻣﯽﺑﺨﺸﺪ و راﺣﺖ ﻣﯽﺷﻮي!
ﺧﺪاي ﻣﻬﺮﺑﺎن ﮐﻪ ﻏﻨﯽ و ﺗﻮاﻧﺎﺳﺖ ﺑﻪ ﺗﻮ ﮔﻔﺘـﻪ اﺳﺖ:
« أَلَیسَ اللهُ بِکافٍ عَبدَهُ »: ❤
آﯾﺎ ﺧﺪاوﻧﺪ ﺑﺮاي ﮐﻔﺎﯾﺖ اﻣﻮر ﺑﻨﺪه اش ﺑﺲ ﻧﯿـﺴﺖ؟
ﯾﻌﻨـﯽ اي ﺑﻨﺪه ي ﻣﻦ،
این ﺳﺨﻦ ﺧﺪا ﭼﻘﺪر اﻧﺴﺎن را راﺣﺖ میکند و ﺑﻪ او آراﻣﺶ ﻣﯽﺑﺨﺸﺪ؟
« ألا بِذِکرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ القُلوب »: دل ﻫﺎ ﺑﺎ ﯾﺎد ﺧﺪا آراﻣﺶ ﻣﯽ ﯾﺎﺑﺪ.
منبع: کتاب مصباح الهدی
مرگ گذشتگان براى عبرت شما كافى است،
خطبه ۱۸۸ نهج البلاغه
و ندر آن باغ بهشت دست ملک بسپردند
چه بهشتي همه در هاله اي ازنور و سرور
طاقي از گل زده بودند تمامي همه حور
هر که ديدم به جنان مظهر زيبايي بود
ملکم داد نشان آنچه تماشايي بود
ملک گفت به هر جا طلبي لانه بگير
تو محب حسيني ز جنان خانه بگير
تا به من از ملک اين گونه سخن گشت خطاب
همه ي باغ بهشت بر سر من گشت خراب
گفتم او را که منم تشنه مي ناب کجاست
همه ارزاني تو خانه ي ارباب کجاست؟
عمر من در طلب ديدن دلدار گذشت
شب و روزم به هواي رخ ارباب گذشت
ببر آنجا که بهشت ازلي مي باشد
ببر آنجا که حسين بن علي (ع) مي باشد
بي حسينم به چه کار آيدم اين باغ بهشت
ببر آنجا که نماند به دلم داغ بهشت
يا به دوزخ ببريدم که بسوزند بدنم
خداوند میفرماید: از همه ۱۰۰ رحمتم یک درصد آن را به دنیا فرستادم.
هر تلخی و سختی دیدید یک «انا لله و انا الیه راجعون» بگویید تمام وجود آدم را شاد میکند. «این نیز بگذرد».
در سنت پیامبر صلوات الله علیه هیچوقت کلمه «آه»، ای کاش و افسوس وجود نداشته است. وقتی بدانیم به بهترین شکل به ما برمیگردد، دیگر آه و افسوس ندارد.
وقتی آنچه تو میخواهی نیست، آنچه که الآن هست را بخواه و بعد به شکل ابدی و جاودانهاش به تو برمیگردد. نق زدن و غر زدن جز این که شیطان را خوشحال کند، نیست و این احمقانهترین کار است که انسان دشمنش را شاد کند.
هر سختی در زندگی داشته باشیم، بیشتر از امام حسین علیه السلام و حضرت زینب سلام الله علیها که نبوده است.
به معصوم عرضه میداریم؛ همین که ما شما را دوست داریم خدا هرچه فساد در زندگی ما بود را اصلاح کرد.
یکی از چیزهایی که اشتباه در ذهن ما افتاده این است که میگوییم برای اینکه خداوند ما را در قیامت ببخشد برویم پیامبر صلوات الله علیه و ائمه:را شفیع بیاوریم. «من ذالذی یشفع الا باذنه»؛ شفاعت مال خداست.
فرازهایی ازخطبه غدیریه پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم"
اللهم وال من والاه ، و عاد من عاداه و العن من انكره
و اغضب على من جحد حقه .
نه سفیدی بیانگر زیبایی است.. و نه سیاهی نشانه زشتی..
ميثم تمار بر سرِ دار بود هر آن و هر لحظه اطمينان و ايمانش بيشتر مى شد؛ زيرا به او خبر داده بودند.(2)
و حضرت فاطمه (س) بوده یا دختر ابوبكر ...
عدهاى از دانشمندان شيعه و سنى با پذيرش اصل ازدواج، نكته ديگرى را مطرح كردهاند كه امّكلثوم همسر عمر، دختر امير مؤمنان عليه السلام نبود؛ بلكه دختر ابوبكر بوده است؛ از جمله يحيى بن شرف نووى، مهمترين شارح صحيح مسلم در كتاب تهذيب الأسماء اين مطلب را نقل كرده و آيت الله مرعشى نجفى از عالمان شيعه در شرح احقاق الحق به اين مطلب تصريح كردهاند.[۷]
يکي از آخرين اظهارنظرها در اين باره نظري است که چندين سال پيش از سوي آيت ا... سيدشهاب الدين مرعشي نجفي (ره) ابراز شده است. ايشان اين ازدواج را انکار کرده و آن را از اشتباهات تاريخي شمرده است.
هی جلیلة القدر فهیمة بلیغة، و انی اعتبرها من الثقات؛ او جلیل القدر و فهیم و بلیغ بود و من او را از افراد ثقه می دانم
7-بررسی شبهه ازدواج ام کلثوم با عمر. سایت ولیعصر.
بازیابی:23 فروردین 1394
8- جواد قربان پور، کتیبه ها تشنه نام تواند،
ص26 به نقل از مسائل جدید، ج5
9- تاریخ تحلیلی و سیاسی اسلام، دکتر علی اکبر حسنی،
دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اوّل، ۱۳۷۹ ش، ج ۲، ص 59
10- احمد صادقی اردستانی . زنان دانشمند و راوی حدیث
شيخ صدوق نقل مي کند:
هنگامی که سه نفر از باقیمانده خوارج در مکه همقسم شدند تا نقشه شوم خویش را در ماه رمضان سال 40 هجری قمری عمل کنند، زمان زیادی نگذشت، دو نفر از آنها که برای قتل معاویه و عمرو بن عاص رهسپار محل مأموریت خود شدند، در اجرای نقشه خود ناکام ماندند و تنها عبدالرحمن بن ملجم مرادی در شب نوزدهم ماه رمضان فرق مظلومترین فرد عالم را شکافت.
منبع:
جان فدای کلام دلجویت
کاش روزی هزار مرتبه من
مردمی تا بدیدمی رویت
هر کسی بمیرد مرا خواهد دید چه مومن باشد چه منافق
By Ashoora.ir & Night Skin